چهره مادربزرگ
با يكي از دوستان حرف ميزدم و از مادربزرگش گفت كه محبوب نوهها بود و مخصوصا پسردايي (نوه اول) عاشق مادربزرگ بوده تا آنجا كه حالا، سالها پس از مرگ مادربزرگ، همه يادگاريهايش را نگه داشته اما اين عاشق مادربزرگ هيچگاه از ستمهايي كه مادرش از مادرشوهر كشيده آگاه نشده و هرگز آن جنبه شخصيتش مادربزرگ را نديده. داستان جالبي بود. با آن كه منطقا روابط مادربزرگ - نوه هيچ ربطي به روابط مادر شوهر - عروس ندارد و هر كسي ميتواند در هر كدام از اين روابط، احساسات و رفتارهاي كاملا متفاوتي داشته باشد؛ بيشتر از همه از اين نكته خوشم آمد كه مادر از خاطرات گذشته با پسر چيزي نگفته و تصوير مادربزرگ را مخدوش نكرده. اي كاش تا آخر همينطور بماند.
0 نظر
ارسال یک نظر