ناهمتا

ناهمتا (واگرا) فیلمی است بر اساس جلد اول یک رمان نوجوانانه پرفروش به همین نام که حال و هوایی شبیه رمان بازی های گرسنگی دارد. در شهر شیکاگو و در آینده‌ای نامعلوم و به جامانده از جنگ، مردم بر اساس ارزش های اخلاقی به 5 فرقه مختلف تقسیم شده‌اند که عبارتند از فداکاری، صلح طلبی، صداقت، شجاعت و فرقه دانش. هر ساله در يك روز مشخص تمام كودكان شانزده ساله بايستي در آزمون استعداد سنجي شركت كنند تا بدون توجه به فرقه اي كه در آن به دنيا آمده‌اند تصميم بگيرند كه مي خواهند باقي عمر خود را در كدام فرقه سپري كنند.
بئاتریس شانزده ساله خانواده اش را ترک می‌کند و به فرقه شجاعت می‌پیوندد اما او ناهمتاست و به یک فرقه خاص تعلق ندارد، درگیر توطئه ای می‌شود که ناگزیر است برای زنده ماندن بجنگد. فیلم خوش ساخت است و به خوبی توانسته حال و هوای کتاب را بازسازی و خوانندگان را راضی کند. ضعف‌های کوچک فیلم هم به کتاب برمی‌گردد که با وجود ایده‌اش، در نهایت اثر متوسطی است.(برخلاف بازی های گرسنگی که قسمت اول فیلم از کتابش ضعیف‌تر بود) با این اوصاف توصیه می‌کنم وقتتان را برای خواندن کتاب هدر ندهید و یک راست فیلم را ببینید و لذت ببرید.
 اگر حوصله‌اتان شد مثل من خودتان را درگیر این سوال کنید که شما جزو کدام فرقه بودید؟ کدام فضیلت اخلاقی از میان این پنج فرقه برایتان مهمتر بود؟ هنوز نتوانسته‌ام بین فرقه دانش و فرقه صداقت انتخاب کنم.

تبلت بچه گانه

آرش: مامان علی تبلتش رو اورده بود خونه بازی. لطفا یک تبلت بچه گونه بخرید که فقط برای پسرتون آرش باشه و من باهاش بازی کنم.

عوامل اهریمنی اش

رمان فانتزی عوامل اهریمنی اش سه گانه ای است که فیلیپ پولمن برای نوجوانان نوشته است. در جلد اول سپیده شمالی با جهانی آشنا می‌شویم که روان هر کسی به شکلی جانوری در کنارش قرار دارد و دوست و همدم اوست. در این جهان عصر رنسانس با سلطه کلیسا پایان نیافته و کلیسا همچنان بر تحقیقات علمی نظارت می‌کند. لایرا دخترک یتیمی که در اکسفورد زندگی می کند برای یافتن دوستش راجر با گروهی کولی به شمال سفر میکند که سرزمین جادوگران و خرسهای جنگجوست. او راجر و کودکان دیگری که اسیر تحقیقات پنهان کلیسا هستند نجات میدهد اما در مییابد لرد عزرییل که به عنوان دایی خود می‌شناخته پدر واقعی اوست که موفق می‌شود دری به جهان موازی بگشاید.
در جلد دوم(خنجر ظریف )لایرا برای یافتن راجر به دنیای دیگر سفر می‌کند و با پسری به اسم ویل (از جهان ما) همسفر می‌شود که در جهان سومی که به دست اشباح تسخیر شده حامل خنجری می‌شود که می تواند به دنیاهای دیگر پنجره بگشاید. آن‌ها از تعقیب کنندگانشان می‌گریزند، پدر ویل را می‌یابند و می‌فهمند هدف اصلی پدر لایرا جنگ با عرش الهی است. در جلد سوم کتاب (دوربین کهربایی)، لایرا پس از گریختن از مادرش برای یافتن راجر تا دوزخ سفر می‌کند و به کمک ویل موفق می‌شود ارواح اسیر برهوت دوزخ را نجات دهد و در جهان چهارمی که چون بهشت است؛ ویل و لایرا عشق را می‌یابند در حالی‌که نبرد نهایی میان سپاه لرد عزرییل و فرشتگان عرش الهی در جریان است.
در جلد سوم، دیدگاه مذهبی نویسنده آشکار می‌شود. خالقی نیست. فرشتگان اولین مخلوقات از غبار بوده‌اند و اولین فرشته به دروغ خود را خالق نامیده است. بهشت و جهنمی نیست و پس از مرگ ارواح اسیر برهوت دوزخ‌اند. ایده ارواح اسیر برهوت خاموشی و فراموشی از اساطیر روم گرفته شده و در رمان های فانتزی دیگری چون دریای زمین هم آمده اما نبرد میان فرشتگان و انسان‌ها، که از منابع مسیحی الهام گرفته، مد جدید هالیوودی است که در فیلم کنستانتین به آن اشاره شده و حالا در فیلم لژیون و سریال دومینیون (قلمرو) تم اصلی است. تمی که دقیقا خلاف اعتقادات دینی و جهان‌بینی مذهبی جامعه ماست.
سه گانه عوامل اهریمنی‌اش، جوایزی دریافت کرده و پرفروش بوده است اما با وجود ایده عالی، شخصیت های جالب و ماجراپردازی های مختلف؛ دیدگاه مذهبی خاصی که نویسنده القا می‌کند، ناخوشایند است. من با سانسور مخالفم اما از ترجمه و انتشار کتاب برای نوجوانان متعجب شدم. متاسفانه وزارت ارشاد به درجه‌بندی کتاب‌ها اعتنایی ندارد وگرنه می شد این کتاب را به عنوان رمان بزرگسال معرفی کرد و موخره‌ای هم در نقد و توضیح دیدگاه فلسفی- مذهبی نویسنده برای اذهان مشوش شده به انتهایش اضافه کرد. ( کتاب در کتابخانه های عمومی عرضه نمی‌شود ولی اسکن سه جلد به راحتی در اینترنت در دسترس است.)

زشتی دروغ در فرهنگ غربی

یکی از تم های اصلی فیلم ها و سریال های خارجی، حقیقت و دروغ است. در سریال زنان خانه‌دار مستاصل، دروغ خط قرمز بین دوستان است و عذری چون نمی‌خواستم با این مسایل نگرانت کنم در هیچ شرایطی پذیرفته نیست. در تمام این شرایط قربانی دروغ می‌پرسد چطور می‌توانم دوباره به تو اعتماد کنم؟ در سریال دکتر هاوس یک موضوع همیشگی کشمکش این است که تا کجا اخلاق پزشکی اجازه می‌دهد خواست و نظر بیمار در درمان رعایت شود حتی اگر به ضرر او باشد و تا کجا می‌توان برای رسیدن به تشخیص درست، خلاف قوانین، به او دروغ گفت و سلامت بیمار را به خطر انداخت.
در سریال سویتس که ماجراهایش در یک دفتر حقوقی می‌گذرد، در حل پروند‌ه ها، مساله پنهان کردن، فریب دادن و ... مطرح می‌شود با این تفاوت که خط قرمز آدم‌های خوب آنجاست که حاضر نیستند در دادگاه، شهادت دروغ بدهند. البته در قوانین آمریکا، شهادت دروغ در صورت برملا شدن به ابطال پروانه وکالت منجر می‌شود اما در سریال آنچنان روی این مساله از نظر قبح اخلاقی تاکید می‌شود که برای من بیننده ایرانی شگفت انگیز است.
در میان فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی تنها آثار اصغر فرهادی و کسانی که از او تقلید کرده‌اند، در این سطح به پیچیدگی روابط آدم‌های متاثر از دروغ‌های دیگران و ظرایف اخلاقی‌اش پرداخته‌اند. در جامعه ما که دروغ مصلحتی مباح بلکه واجب است، دروغگویی همچنان یک دغدغه روشنفکری است یا فوقش دستمایه انتقاد سیاسی.