شک

"شک " اقتباسي است از نمايشنامه‌اي به همين نام نوشته جان پاتريک شانلي که پيش از اين جايزه ادبي پوليتزر و همچنين جايزه توني را برده بود. داستان فيلم به ماجرايي اخلاقي در يک مدرسه کاتوليک مي‌پردازد. پدر فلين (فيليپ سيمور هافمن) کشيشي است که نسبت به فضاي خشک مدرسه با روحيه‌ايي شاد و سهل انگار برخورد مي‌کند مساله‌ايي که ناخشنودي خواهر آلوسيوس (مريل استريپ) مدير سخت‌گير و جدي مدرسه را برمي‌انگيزد. روابط خصوصي پدر فلين و دانش‌آموز سياهپوست تازه واردي، سوءظن خواهر جيمز را برمي‌انگيزد و او سوءظن خود را با خواهر آلوسيوس مطرح مي‌کند، حالا خواهر آلوسيوس مي‌کوشد بدون داشتن هيچ مدرکي، حقيقت ماجرا را بفهمد و پدر فلين را از مدرسه بيرون کند.

فيلم، عوامل توليد خوبي دارد. جدا از فيلمنامه و فيلمبرداري تحسين شده آن، سطح بازيگري فيلم در بالاترين حد است. تقابل‌هاي مريل استريپ و فيليپ سيمور هافمن بسيار ديدني از کار درآمده‌اند و در لحظاتي به راستي تکان دهنده هستند و تا به آخر ما را کنجکاو نگه مي‌دارند که آيا پدر فلين به راستي گناهکار است؟ در سکانس پاياني زماني که ما جواب خود را يافته‌ايم با اعتراف خواهر آلوسيوس به اين که او نيز از شک رنج مي‌برد، گيج مي‌شويم. کدام شک؟ آيا از ابتدا در مورد گناهکاري پدر فلين مطمئن نبوده؟

در اينجاست که فيلم ما را شديدا به فکر وامي‌دارد تا با کنار هم چيدن اشاره‌هاي کوچک و به ظاهر بي‌اهميت نويسنده، لايه زيرين آن را دريابيم. به ياد مي‌آوريم که “شک” موضوع خطابه پدر فلين در آغاز فيلم بود. خطابه‌ايي که بيش از همه توجه خواهر آلوسيوس را به خود جلب کرد. پس موضوع اصلي اين فيلم، اشاره به سوء‌استفاده جنصي کشيشان نيست يا ساختار شديدا مردسالارانه کليسا و يا در لايه‌اي مستتر جايگاه آسيب‌پذير نوجواناني که تمايلات همجنس‌خواهانه دارند.

فراتر از آن، شکي که پدر فلين و خواهر آلوسيوس از آن رنج مي‌برند؛ شک به درستي انتخاب زندگي راهبانه است. پدر فلين براي رهايي از تمايلات همجنس‌خواهانه‌اش به رهبانيت کليسايي پناه آورده و با آن‌که عملا خطايي مرتکب نشده و سعي مي‌کند از پسري که او نيز تمايلاتي اين چنيني دارد حمايت و به نوعي او را درمان کند؛ باز همواره در معرض اتهام است. خواهر آلوسيوس نيز پس از مرگ شوهرش در جنگ به کليسا آمده و حال نمي‌داند آيا انتخاب چنين زندگي خشک و سختي درست بوده است؟

؟

نا امني خياباني

اصلا همين غيرقابل اعتماد بودن ثانيه شمار چراغ سبز، بهترين نمونه‌ نا امني در عبور از خيابان است.