سال خوب

با شنيده‌هاي اين طرف و آن طرف مشتاق شدم تا فيلم «سال خوب» ريدلي اسكات را ببينم. فيلم سرخوشانه‌اي بود، همان چيزي كه از يك فيلم فرانسوي انتظار مي‌رود و البته از داستاني كه دوروبر شراب‌هاي پرووانس و هكتارها تاكستان مي‌گذرد همين انتظار هم مي‌رود. فلاش بك به خاطرات شيرين كودكي، چند پري‌رو و عشق رمانتيك هم فيلم را جذاب‌تر كردند. هر چند پايان قابل انتظارش كه مرد موفق بورس و زندگي شبانه لندن، زندگي ساده روستايي را ترجيح مي‌دهد؛ توي ذوق مي‌زند. حقيقتش من همان نيمه اول فيلم را بيشتر پسنديدم.