زنان، سوژه نگاه جنصی

یکی از برادران ارزشی در وبلاگش نوشته: «گاهی زنان روستایی و کشاورز حجاب و پوشش رسمی و استاندارد ندارند، اما کسی به آنها بدحجاب و بی‌حجاب نمی‌گوید. چرا؟ چون اصلا قصد خودنمایی، جلوه‌گری و هرزگی ندارند. طبیعت کارشان و عرف و سنت‌شان این است. ولی در جامعه با افرادی مواجهیم که پوشش آنها چیزی نیست جز برجسته کردن جنصیتشان! …پس اعتراض ما به جلوه‌گری و بی‌حیایی و بی‌عفتی و بدپوششی است. ما دنبال این نیستیم که همه یک پوشش واحد و رسمی داشته باشند حرف ما این است که نگاه و ظاهر جنصی را از صحنه اجتماع پاک کنیم و مراقب امنیت اخلاقی جامعه باشیم.» برادر ارزشی دیگری در بحثی در گوگل پلاس با تاکید می‌گوید که «فرهنگ غرب، کرامت زن را نابود کرده، به تبلیغات کالاهایشان نگاه کنید که چطور زنان سوژه نگاه جنصی هستند.» هر دوی این گزاره‌های اجتماعی مبتنی بر عقل سلیم، بر اساس برداشت اشتباهی از گزاره«زنان، سوژه نگاه جنصی» شکل گرفته‌اند. این گزاره فمینیستی برای بیان جایگاه زنان در ساختار اجتماعی- اقتصادی جوامع سنتی (کشاورزی) به کار می‌رود که بر اساس آن زنان تنها وظایف مادری و خانه‌داری را برعهده داشتند چون اساسا امکانی برای حضور بیشتر آنها در عرصه اقتصادی و ... وجود نداشت. فرهنگ مردسالاری ملازم با ساختار اقتصادی- اجتماعی جامعه سنتی؛ پیش فرض‌های مشخصی داشت: زنان دارای عقل ناقص و جاذبه جنصی زیادی هستند که برای آرامش مردان و اطمینان از صحت نسب فرزندان، باید با پوشش مناسب؛ تفکیک فضاهای مردانه – زنانه و ارزش‌های اخلاقی حیا و پاکدامنی مهار شود. ماجراجویی‌های جنصی مردان با توجه به ذات تنوع طلب مردانه قابل توجیه است. صد البته که این هنجارها در میان شهرنشینان سختگیرانه تر اجرا می شد و در میان زنان روستایی و عشایری به دلیل نوع کار و محدودیت مکان در مورد پوشش زنان و تفکیک جنستی مکانی سهل گیری بیشتر و محدودیت کمتری بود. اما همچنان زنان جایگاه اجتماعی فرودست تری داشتند. جامعه مدرن شیوه تولید و ساختار اقتصادی و اجتماعی متفاوتی دارد که افراد را تشویق می کند بی توجه به جنسیت، مذهب و قومیت‌شان استعدادهای خود را شکوفا کنند، آرزوهای شخصی خود را پی بگیرند و به جامعه (به زبان دیگر سیستم) خدمت کنند. در این میان ماجراجویی‌های جنصی زنان به اندازه مردان قابل تحمل و انتخابی شخصی است. این حقیقت که در تبلیغات تجاری از جاذبه جنصی زنان استفاده می‌شود (همانطور که از مردان جوان و جذاب) بیشتر استفاده از غریزه بشری است تا نمایانگر ساختار اجتماعی و نظام حقوقی. برعکس آن، تلاش برای محدود کردن پوشش زنان به بهانه پاک کردن جامعه از نگاه جنسی حفظ کرامت زن نیست بلکه به طرز متناقضی دقیقا از فرهنگ مردسالارانه‌ای نشات می‌گیرد که زنان را نه انسانی برابر با مردان بلکه موجوداتی دارای جاذبه جنصی می‌داند که باید مهارشان کرد تا امنیت اخلاقی جامعه به خطر نیفتد.