اعتماد به نفس
هر وقت در كوچه و خيابان راه ميرفتم و ياكريمي را مي ديدم كه يك متر جلوتر از من راه ميرفت و تا به دو قدمياش نميرسيدم، نميپريد؛ فكر ميكردم كه ياكريم خنگترين يا لااقل تنبلترين پرنده است. اما حالا پس از ناكامي در تلاش براي گرفتن بچه ياكريمي كه زير مبل گوشه پذيرايي گير افتاده بود و توانست از يك روزنه 10 سانتي ميان بازوي من و كفي مبل فرار كند، مطمئن شدهام كه اين پرنده كوچك و خاكستري فقط به قدرت مانورش مغرور است، همين.
0 نظر
ارسال یک نظر