سربازي و اتلاف منابع

علف هرزه در مورد ناسودمندي خدمت سربازي نوشته. موضوعي كه بارها گفته شده و همه در ميان اعضاي خانواده يا بستگان خود ديده‌اند. از يك طرف اكثريت جوانان حتي فارغ‌التحصيلان فوق ليسانس و دكترا، دو سال از بهترين سال‌هاي جواني را كه در اوج شكوفايي فكري هستند به بطالت مي‌گذرانند و جز تجربه حضور در يك جمع كاملا مردانه با محروميت‌هاي مختلف (دوري از خانواده، تغذيه نامناسب، محروميت جنسي، امكان آشنايي با تجربه مواد مخدر و...) سودي نمي‌برند و از طرف ديگر ارتش جمهوري اسلامي ايران و نيروي انتظامي، به دليل سپردن امور به دست افراد بي‌تجربه و غير متخصص، هرگز امكان حرفه‌اي شدن و تبديل به يك نهاد تخصصي را نمي‌يابند. تجربه نشان داده كه حضور سربازان وظيفه براي كنترل آشوب‌هاي شهري يا حتي حفظ نظم در ورزشگاه‌‌ها، بيشتر موجب دردسر و آشفتگي است و گاه به فاجعه ختم مي‌شود. در كنار آن، همه داستان‌هاي مختلفي از حيف و ميل اموال ارتش به دست سربازان شنيده‌اند كه قابل درك است چون به نوعي انتقام گرفتن آن‌ها از اتلاف زندگي‌شان در خدمت سربازي است.
متعجبم چرا وقتي همه بر بي‌فايدگي اين مساله اذعان دارند، كاري براي كم‌كردن مدت سربازي نمي‌كنند. فقط محاسبه كنيد كه چقدر از منابع انساني و مالي كشور اين‌طور تلف مي‌شود؟
اگر من مرد بودم تمام توانم را مي‌گذاشتم تا در قالب يك سازمان غيردولتي براي تغيير قوانين و وضعيت سربازخانه‌ها بر نهادهاي سياستگذار و قانون‌گذار اعمال فشار كنم. يعني در اين مملكت حتي مردها نمي‌توانند براي بهبود وضعيتشان، از طريق نهادهاي مدني كاري بكنند؟