نوزادان معتاد

برحسب اتفاق به مرکزی رفته بودم که به زنان معتاد کمک می‏کرد. زن جوانی را دیدم که پسر شش ماهه شیرینی داشت و بعد از رفتنش مددکار اجتماعی برایم تعریف کرد که بعضی اوقات بارداری به زن های جوان انگیزه می‏دهد که اعتیادشان را ترک کنند و به دنبال زندگی سالمی باشند. در این مورد، زن جوان، فرزند شهید بود و پس از طلاق تحت پوشش مجدد بنیاد شهید قرار گرفته و آنها هزینه ‏هایش را تأمین می ‏کنند و حالا می‏تواند خانه ای اجاره کند و فرزندش را بزرگ کند و البته همه این قدر خوش شانس نیستند.
بیشتر زنان معتاد مجرد با خودفروشی گذران می‏ کنند و بارداری فقط به معنای پول بی ‏دردسر است. بچه را در بدو تولد در بیمارستان به دلال می ‏فروشند و مدتی با پنج میلیون تومن پول بچه سر می‏ کنند و البته خانواده بی ‏فرزندی که با هزینه قابل توجه، نوزادی خریده است خبر ندارد بچه زنی معتاد بوده و ممکن است از نظر مغزی آسیب دیده باشد. در همان مرکز دختر بچه سه ساله را نشانم دادند که تا دو ماهگی به او متادون می‏دادند و هوشش کمتر از متوسط بود.
زنان جوان معتاد بدترین گروه آسیب دیده اجتماعی هستند از یک طرف برای درآمد به خودفروشی و فحشاء روی می ‏آورند که باعث گسترش ایدز، هپاتیت و... است و از یک طرف تولیدکننده بچه ‏هایی بی‏گناه که یا در خانواده ‏های نابسامان بزرگ می شوند و قربانیان یا مجرمان آینده ‏اند یا با خوش شانسی فرزند خوانده می شوند و با مشکلات روحی و روانی اش دست به گریبانند.