نزاکت اجتماعی را رعایت کنید

بسیاری این تجربه را دارند که در یک مهمانی، زنی از بستگان دور که سالی یکبار در عروسی یا عزا او را می بینید و سلام و علیکی دارید بی مقدمه سوالات خصوصی می پرسد: چرا ازدواج نمی کنی یا اگر متاهلی چرا بچه دار نمی شوید، چرا نامزدی ات را بهم زدی؟ معمولا روی این رفتار برچسب فضولی یا خاله زنک بازی زده می شود اما این رفتار گسترده تر از فضولی در مسایل شخصی دیگران است. مشکل نداشتن نزاکت اجتماعی در معاشرت است که به قشر خاصی نیز محدود نمانده....منظور از نزاکت اجتماعی این است که اگر با موضوعی غیرمعمول برخورد کردیم به روی طرف مقابل نیاوریم، وارد حریم شخصی او نشویم و طرز برخوردمان را تغییر ندهیم.
تصور کنید در یک مهمانی با فردی برخورد می‏ کنیم که انگشتش قطع شده یا چشمش آسیب دیده، از هر ده نفر، هفت نفر برای رفع کنجکاوی به خود اجازه می‏ دهند در مورد حادثه ای که رخ داده سوال کنند، بدون توجه به اینکه چنین سوالی باعث رنجاندن آدمی است که آمده تا ساعاتی خوش را در یک مهمانی بگذراند و علاقه ای ندارد برای بار چندم داستان ناخوشایندش را مرور کند. حتی کسانی که غریبه تر یا خجالتی تر هستند به خود اجازه می دهند که او را با انگشت نشان دهند و در موردش پرس و جو و با بغل دستی ها پچ پچ کنند و پروای این ندارند که طرف مورد گفتگو حرکاتشان را می بیند و صدایشان را می شنود.
از منظر جامعه شناسی، چنین رفتاری در جامعه سنتی پذیرفته شده است. در اجتماع روستا یا شهر کوچک روابط خویشاوندی گسترده است، همه یکدیگر را می‏ شناسند و از ریز و درشت کار هم مطلعند. هر فردی در محاصره افراد خانواده، فامیل و طایفه قرار دارد. جایی برای فردیت نیست و در همین حلقه‏ هاست که شادی‏ ها به شکل جمعی انجام می‏ شود و در غم‏ ها و مشکلات همه حضور دارند و یاری می کنند. اما در جامعه مدرن که با زندگی شهرنشینی تعریف می‏ شود، در جمعیت میلیونی شهرها خانواده گسترده پراکنده می ‏شود و همسایه به سختی از همسایه خبر دارد. اینجا فرد عضو خانواده هسته ای کوچکش و سپس دوستان و در نهایت همکارانش است و میزان صمیمیت و اشتراکاتش با هر کدام از این حلقه ‏ها را خود تعریف می‏ کند و اینجاست که حریم خصوصی به شدت پررنگ می‏شود و در معاشرت‏ های اجتماعی، احترام به این حریم نام نزاکت می‏ گیرد.
حال در جامعه ای که حریم خصوصی به رسمیت شناخته نمی شود چه برسد به اینکه مورد احترام قرار گیرد، نباید از سوالات گاه و بیگاه مومنان در مورد اینکه روزه هستید؟ و چرا روزه نمی گیرید به تنگ امد. هرگاه کسی سوال نامناسبی پرسید در چشمانش نگاه کنید و جدی بپرسید چرا می خواهی بدانی؟ برای تو چه سودی دارد؟ اگر ادعای مذهبی بودن هم داشت؛ برایش حدیث پیامبر را نقل کنید که :«در پی دانستن چیزی که برایت سودی ندارد، مباش.»