آخر سالي
1- خب با اين نتايج انتخابات مجلس و قدرت گرفتن اصول طلبان، خبر لغو امتياز نه نشريه (از جمله دنياي تصوير و هفت) هنوز از نتايج سحر است. اميدوارم كساني كه روز جمعه نرفتند به اصلاح طلبان راي بدهند، كمي عذاب وجدان احساس كنند.
2- هر وقت كسي حرف خانه تكاني را ميزد من فورا موضع ميگرفتم كه آخر اين رسم ديگر معنايي ندارد. در قديم كه در زمستان همه درها و پنجرهها را ميپوشاندند و براي گرم شدن زير كرسي زغالي ميرفتند، خانه تكاني يعني برچيدن بساط كرسي و شستن پردهها و ملافههاي پر از گرد زغال، باز كردن در و پنجره و تازه كردن همه چيز. اما حالا كه به لطف بخاري و شوفاژ نه بساطي هست نه گرد زغالي؛ چه حاجت به كن فيكون كردن خانه و زندگي. البته فهميدم كه اشتباه ميكردم چون اگر گرد ذغال نيست، دود تهران هست و فقط كافي است روي ديوار، دستمال نمناك بكشيم تا بفهميم يك سال گذشته چقدر دود وارد خانه (و البته ريههايمان) شده. در نتيجه برخلاف هر سال ويروس تميز كردن خانه من را هم مبتلا كرده. البته بيماري خفيفي است و به مرحله تكان دادن خانه نرسيده.(اين محلول رافونه چند منظوره هم چيز عجيبي است. هيجانانگيز است كه محلولي با ph خنثي (نه اسيد است نه قليا)، ميتواند سطوح را تميز كند. وسوسه شدم اسم وبلاگم را از جوهرنمك به رافونه تغيير بدهم).
3- از آنجا كه در محله ما، يك ماه است كه به پيشواز چهارشنبه سوري رفتهاند و قدرت انفجار و توليد صداي انواع بمبها و نارنجكهاي دستساز را امتحان كردهاند (يك فقرهاش شيشهها را لرزاند و مرا وادار به خوردن آب قند كرد)، من از امروز بعد از ظهر تا پنج شنبه صبح در خانه، سنگر خواهم گرفت.
4- آخر سال شده و همه دچار مسابقه تمام كردن كارهاي نيمه تمام هستند. خب من هيچ وقت در اين مسابقه شركت نكردم، چون به نظرم تفاوت 25 اسفند با 5 فروردين فقط در ذهن ماست؛ پس ميشود بدون دغدغه نشست و كارهاي انجام دادني را سر صبر تمام كرد. قرار است تعطيلات را در خانه بشينم و فيلم ببينم و كتاب بخوانم. اميدوارم شما هم تعطيلات خوبي داشته باشيد و سالي بهتر.
2- هر وقت كسي حرف خانه تكاني را ميزد من فورا موضع ميگرفتم كه آخر اين رسم ديگر معنايي ندارد. در قديم كه در زمستان همه درها و پنجرهها را ميپوشاندند و براي گرم شدن زير كرسي زغالي ميرفتند، خانه تكاني يعني برچيدن بساط كرسي و شستن پردهها و ملافههاي پر از گرد زغال، باز كردن در و پنجره و تازه كردن همه چيز. اما حالا كه به لطف بخاري و شوفاژ نه بساطي هست نه گرد زغالي؛ چه حاجت به كن فيكون كردن خانه و زندگي. البته فهميدم كه اشتباه ميكردم چون اگر گرد ذغال نيست، دود تهران هست و فقط كافي است روي ديوار، دستمال نمناك بكشيم تا بفهميم يك سال گذشته چقدر دود وارد خانه (و البته ريههايمان) شده. در نتيجه برخلاف هر سال ويروس تميز كردن خانه من را هم مبتلا كرده. البته بيماري خفيفي است و به مرحله تكان دادن خانه نرسيده.(اين محلول رافونه چند منظوره هم چيز عجيبي است. هيجانانگيز است كه محلولي با ph خنثي (نه اسيد است نه قليا)، ميتواند سطوح را تميز كند. وسوسه شدم اسم وبلاگم را از جوهرنمك به رافونه تغيير بدهم).
3- از آنجا كه در محله ما، يك ماه است كه به پيشواز چهارشنبه سوري رفتهاند و قدرت انفجار و توليد صداي انواع بمبها و نارنجكهاي دستساز را امتحان كردهاند (يك فقرهاش شيشهها را لرزاند و مرا وادار به خوردن آب قند كرد)، من از امروز بعد از ظهر تا پنج شنبه صبح در خانه، سنگر خواهم گرفت.
4- آخر سال شده و همه دچار مسابقه تمام كردن كارهاي نيمه تمام هستند. خب من هيچ وقت در اين مسابقه شركت نكردم، چون به نظرم تفاوت 25 اسفند با 5 فروردين فقط در ذهن ماست؛ پس ميشود بدون دغدغه نشست و كارهاي انجام دادني را سر صبر تمام كرد. قرار است تعطيلات را در خانه بشينم و فيلم ببينم و كتاب بخوانم. اميدوارم شما هم تعطيلات خوبي داشته باشيد و سالي بهتر.
2 نظر
فارغ از جواني و خامي و غرور و حسادت و هر برچسب نامربوط ديگري كه به بنده ببنديد و البته مبرهن است كه بيشتر فرافكني گويندهاي چون شماست، شخصا وظيفهي اخلاقي خودم ميدانم تذكر ماندگار به همهي كساني كه از سر جهل يا تنبلي، تحليلهاي آبكي و صد من يك غازشان را به خلقالله از همهجا بيخبر قالب ميكنند. زبان و تند و تيزم را هم گذاشتهام براي روي آب ريختن پتهي كثيف و احمقانهي هر نوع تظاهر و بيارزشي. اينها را گفتم محض اطلاع، براي آنكه مطمئن باشيد اين وظايف اخلاقي، دورهي كوتاه و بلند ندارد كه امثال شما بابت به سر آمدن دورانش قند ته دلشان آب شود و بيجهت شير شوند كنايههاي بيمعنيشان را خصوصي متذكر شوند.
سلام لعیای عزیز
امیدوار در هر حال که سال آینده سال بهتری باشد. براتون آرزوی موفقیت های بیشتر می کنم.
ارسال یک نظر