حقوق مالكيت فكري

اين پست خانم دكتر احمدنيا در مورد اساتيدي كه به شيوه چسب، كاغذ، قيچي يا شيوه جديدتر كپي- پيست، كار توليد مي‌كنند، مشكلي قديمي را يادآوري مي‌كند. متاسفانه عدم رعايت حقوق معنوي و ناديده گرفتن كپي رايت بيشتر از همه در محيط‌هاي دانشگاهي ديده مي‌شود؛ نه تنها دانشجويان كه اساتيد هم حرمت نگه نمي‌دارند.از آن بدتر، در پژوهش‌هاي تحقيقاتي (بخصوص علوم اجتماعي)، مجريان طرح كه معمولا اساتيد دانشگاه هستند، كار را به دانشجويان كارشناسي ارشد مي‌سپارند و خود جز غر زدن در مورد اتمام به موقع كار و مطالعه سطحي گزارش پاياني، زحمتي نمي‌كشند اما بخش اصلي حقوق مادي و معنوي كار را از آن خود مي‌كنند و هيچ نهاد حقوقي و قانوني هم براي از ميان برداشتن اين ساختار نادرست وجود ندارد.
البته در بند الف ماده 45 قانون برنامه چهارم توسعه، تدوين قانون حمايت از مالكيت حقوق فكري، پيش‌بيني شده است اما ما كه اميدي نداريم.

1 نظر

در هیچ یک از دانشگاه ها و دیگر مراکز آکادمیک سراسر دنیا تا زمانی که به طور کاملا رسمی شخص دانشجو به طور مستقیم مجری یک طرح پژوهشی نباشد هر تحقیق دیگری که انجام می‌دهد به طور ضمنی و کاملا از نظر عرف دانشگاهی پذیرفته شده اساتید راهنما و دستگاه دانشگاهی وابسته‌اش را در حقوق تحقیق سهیم می‌کند
بنابراین موضوع مورد اشاره شما در مورد حق مالکیت معنوی در این موارد کمی غریب به نظر می‌رسد. هرچند اصولا این عرف رایج را در تعارض با ایده‌های روشنگرانه می‌دانم

jsahar