خوشي‌هاي كوچك

مدت‌ها پيش جايي خواندم كه خوشبختي يعني احساس خوبي كه فرد نسبت به خود و دنياي اطرافش دارد. به همين دليل خوشبختي هركس مخصوص خودش است و رنگ آرزوها، انتظارات و انديشه‌هايش را دارد، خوشبختي يك زن خانه‌دار با خوشبختي يك ستاره سينما يا مغازه‌دار يا مهندس يا حتي يك زن خانه‌دار ديگر فرق دارد.البته همان كتاب‌ها حرفشان اين بود كه خوشبختي يك احساس دروني است و ربطي به امكانات مادي و غير مادي فرد ندارد. ما خودمان هستيم كه مي‌توانيم با خودمان آشتي كنيم و با جهان اطرافمان هماهنگ شويم.
هر وقت كه از همه چيز خسته و بي‌حوصله مي‌شوم، اين حرف‌ها را با خودم دوره مي‌كنم و دنبال بهانه‌هاي كوچك خوشبختي مي‌گردم، ابرهاي سفيد در آسمان آبي، آفتاب ملايم روي شاخه‌هاي نورس اقاقيا يا پهن شده روي قالي، مهماني شاد گنجشك‌هاي پرسروصدا، يك آهنگ ملايم، يا يك نقاشي چشم‌نواز.
هميشه مي‌شود چيز قشنگي در اين دنيا كشف كرد.