من و دکترای 93

اول مهر یکی از دوستان گفت که تصمیم دارد در کلاسهای روش تحقیق جهاد دانشگاهی شرکت کند و تشویقم کرد که همراهی‌اش کنم.  بیشتر از ده سال از فارغ‌التحصیلی‌ام می‌گذشت و خوب می‌شد اگر دوباره روش تحقیق را که در این سالها به سمت روش های کیفی تغییر کرده بود می‌خواندم. کلاس آبانماه شروع شد. استاد (غلامحسین حبیبی) چند سالی از ما جوانتر بود اما عاشق تدریس و مسلط به روش تحقیق که شاگردان را سر ذوق می‌آورد. آذرماه تصمیم قطعی گرفتم که در آزمون دکترا شرکت کنم، ثبت نام کردم چون می دیدم که جو دانشگاه ها تغییر کرده و امیدی هست که به جای نورچشمی های بسیجی و ... که بدون آزمون سر کلاس دکترا می فرستادند، واقعا دانشجو بگیرند. چند هفته ای را به نوشتن «مقاله برده‌داری در عصر قاجار» گذراندم با این توجیه که در مصاحبه باید مقاله علمی-پژوهشی داشته باشم. دیماه که کلاس روش تحقیق تمام شد، جدی شدم. لیست منابعی را که دانشگاه تهران معرفی کرده بود تهیه کردم و شروع کردم به خواندن. نظریه‌ها (ریتزر، کرایب، جلائی‌پور) و روش تحقیق (بیکر، فلیک، دواس و چالمرز) و حوزه‌ها (سیاسی، انحرافات، توسعه و ) چندین کتاب و جزوه داشته‌اند که در طول چندین هفته خواندم و نگاهی به تستهای سال قبل انداختم. دستم آمده بود که یک سوم سوالات آنقدر مشکل هستند که حتی نفرات اول آزمون کمتر از هفتاد درصد امتیاز تخصصی را می گیرند.
آزمون صبح ۱۶ اسفند برگزار شد. لحظه‌ای که سؤالات را دیدم احساس کردم آسانتر از سال قبل است چون به جای ۶۰ سؤال تخصصی ۹۰ سؤال آمده بود و در بخش روش تحقیق سؤالات آماری در کار نبود. با این حال باز هم غافلگیر شدم، سوالات بخش مسائل اجتماعی کم بود و از رویکردهای هفتگانه سوالی نیامده بود. جامعه شناسی سیاسی محدود به جنبش های اجتماعی (از کتاب جامعه شناسی سیاسی کیت نش) شده بود و به جای جامعه شناسی ادبیات، سوالات غریبی از جامعه شناسی فرهنگی آمده بود. جامعه شناسی توسعه و روستایی هم سوالات پرتی داشت. مثل دیگران، به حوزه ها امیدی نداشتم. اما نظریه‌ها ناراحتم کرد. سوالات غریب و ناآشنا بودند و هیچ سوالی از ریتزر و کرایب نیامده بود. بعد از امتحان یکی از حاضران که خوب داده بود می‌گفت سوالات نظریه و حوزه جامعه شناسی فرهنگی از کتاب «درآمدي بر نظريه فرهنگي معاصر» اثر اندرو ميلنر و جف براويت ترجمه جمال محمدي بود. این کتاب از منابع مطالعات فرهنگی بود و در نظریه جامعه شناسی به عنوان یک منبع فرعی معرفی شده بود و من نخوانده بودمش! روش تحقیق برایم آسانتر بود بخصوص که سوالات زیادی از روش تحقیق کیفی فلیک آمده بود و لااقل از این بخش راضی بودم و با خوش‌بینی فکر می‌کردم که پنجاه درصد امتیاز بخش تخصصی را گرفته‌ام.بخش استعداد تحصیلی وقت زیادی از من گرفت آنقدر که در زبان وقت کم آوردم و حسابی متاسف شدم چون سوالات درک مطلب در لااقل در نگاه سرسری من راحت بود. توصیه می‌کنم اگر قصد شرکت در آزمون دکترا را دارید فقط به سوالات درک مطلب و استنتاج منطقی جواب دهید و وقتتان را صرف حل کردن سوالات معماهای ریاضی و احتمالات و ... نکنید.
پنج شنبه، سازمان سنجش کلید سوالات را منتشر کرد و حسابی شوکه شدم که دیدم به سختی می توانم 25 درصد امتیاز تخصصی را بگیرم، بخصوص روش تحقیق که بیش از نیمی از پاسخ هایم اشتباه بود. از ایمیل یکی از همکلاسی های روش تحقیق متوجه شدم بقیه هم در همین حد امتیاز گرفته‌اند و شاید شانس کوچکی مانده باشد. البته من که تست زبان را هم خوب نزده‌ام، ترجیح می دهم به جای امید واهی و دلخوشی بی سرانجام، از الان به فکر سال بعد باشم.