تربیت بچه عزیزتر از بچه است
سختترین موقعیت والدین در برابر بچهها، واکنش در برابر الم شنگه آنهاست. کودکان بین یک تا سه سال گاهی الم شنگه به پا میکنند، خود را روی زمین میاندازند، پیچ و تاب میخورند و با صدای بلند گریه میکنند و یا جیغهای وحشتناک میکشند. در کتابهای تربیت کودک نوشته است که در این مواقع بهترین استراتژی تربیتی بیاعتنایی و عدم توجه است تا پس از مدتی این رفتار خاموش شود. حتی توجه منفی (اخم یا دعوا کردن) نادرست است زیرا کودک میفهمد که موفق شده توجه والدینش را جلب کند.
توصیه کردن راحت است ولی حقیقتش مواجه با این موقعیتها دل سنگین میخواهد و اعصاب پولادین. البته دفعه اول و دوم بدتر از سایر مواقع است چون ممکن است بیشتر از پنج دقیقه طول بکشد اما اگر درست عمل کنید دفعههای بعدی به دو دقیقه هم نمیرسد. بهترین کار این است که از اتاق خارج شوید یا سرگرم کاری شوید. من و آقای همسر به طور نامحسوس از مانور پرت کردن حواس بچه هم استفاده میکنیم. من دو سه باری بلند بلند برای آقای همسر از مهمانی عروسکها تعریف کردم. یک بار هم آقای همسر نشست روی سه چرخه و عروسک هاپو خپل را دور تا دور خانه به گردش برد. بک باتری هم من و خالهاش شروع کردیم دست زدن و رقصیدن. خلاصه هرکاری که برای بچه جالب است و جیغ زدن یادش میرود.
البته وقتی آدم خانه خودش هست کار راحت تر است وای به وقتی که این الم شنگه جلوی مادربزرگ و پدربزرگ خاله و عمه برگزار شود. فورا یک عده هجوم میآورند بچه را بغل میکنند و قربان صدقهاش میروند. البته من با جدیت توضیح دادم که از نظر تربیتی رفتارشان درست نیست و نباید بچه را لوس کرد و ... از همینجاست که چند سال دیگر بچه برمیگردد میگوید من مامان جون (مادربزرگ) یا خاله س و عمه ط را بیشتر دوست دارم.
0 نظر
ارسال یک نظر